خانم پرستار

خدایا چه یافت آنکه تو را گم کرد و چه گم کرد آنکه تو را یافت

خانم پرستار

خدایا چه یافت آنکه تو را گم کرد و چه گم کرد آنکه تو را یافت

تولد فاطمه

امروز ششم فروردین ماه تولد صمیمی ترین و بهترین دوستم بود. کسی که خیلی خوب منو میفهمه و خیلی دوسش دارم.  اگه نوشته های قبلی منو خونده باشین خیلی راحت متوجه میشین دارم فاطمه رو میگم.یه تبریک ویژه بهش گفتم خیلی خوشحال شد. اما اون به من گفت تو اجاره ای :|  

گفتم یعنی چی؟  گفت یعنی تو کاملا مال من نیستی:|

اولش فکر کردم ذوق کرده از اینکه من بهش تبریک گفتم و از شدت ذوق زدگی داره پرت و پلا میگه ولی دیدم راست میگه.

من و فاطمه از هم دوریم. آخرین باری که دیدمش تابستون 94 بود. اما من مطمئنم روزایی که ما با هم به آرزوهامون میرسیم، از راه میرسن .

اونم مطمئنه.  من همه ی این روزا ، همه ی این دلتنگی ها ، همه ی غم ها رو تحمل میکنم تا اون روزا بیان.

میدونم که میان. فقط باید یه کمی صبر کنم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد