خانم پرستار

خدایا چه یافت آنکه تو را گم کرد و چه گم کرد آنکه تو را یافت

خانم پرستار

خدایا چه یافت آنکه تو را گم کرد و چه گم کرد آنکه تو را یافت

مرگ چه قدر نزدیکه...

همین الان خبر فوت عموی مامانم رو بهمون دادن.

و... من دوباره یاد مرگ افتادم. کاش هیچ وقت یادم نره مرگ یه واقعه ی حتمیه و حتما یه روزی برام اتفاق می اقته. دیر یا زود... نوبت به همه  میرسه. پس نباید یادم بره که فرصت من در این دنیا محدوده ... نباید فرصتی رو که بهم داده شده از دست بدم. باید دراین مدتی که عمر نامیده میشه بهترین آدمی بشم که میتونم.

خدایا کمکم کن وقتی که دارم میام پیشت خییییییلی آدم خوبی باشم...

شب امتحان



شما هم همین حس رو نسبت به امتحانا دارید؟! در مورد خودم بستگی داره که چه امتحانی باشه!

...

در تعریفی که از پرستاری بعنوان حرفه می شود قاعدتا هر حرفه خطوط و قوانین و فلسفه کاری خود را دارد. پرستاری در کنار پزشکی تکمیل کننده فرآیند درمانی و مراقبتی بیماران هستند. اعتقاد بر اینست که بخاطر ماهیت اصلی کار پرستار هیج گاه پزشکان نمی توانند تصمیم گیرنده برای حرفه ای گسترده و تخصصی به نام پرستاری باشند. همانگونه که پرستاران حق دخالت در کار پزشک را ندارند. آموزش پرستاری بعنوان یکی از مهم ترین ارکان سیستم سلامت کشور امری حیاتی و مسلزم طی فرآیندی آکادمیک بوده، همانگونه که در تمام دنیا بر این اساس است. سیستم های مراقتی در سایر ملل جهان از نوع سیستم ارجاعیست. ما در غرب که بعنوان الگوی آموزشی علوم پزشکی از آن پیروی می کنیم هیچ گاه پزشک در تصمیم گیری های آموزشی و مراقبتی پرستاران دخالت نمی کنند. ما با مساله ای به اسم مطب روبرو نیستیم. سطوح مراقبتی البته بیشتر در حوزه پیشگیری است نه درمان که به این منوال بیمار اول در چندیدن سطح با پرستار مواجه بوده و در صورت لزوم به پزشکان متخصص ارجاع داده می شود. بیمارستان ها در کشورهای غربی بر اساس نظریات پرستاری خدمات مراقبتی را ارائه می دهند ، برای مثال وقتی بیمارستانی در حوزه خودمراقبتی ارائه خدمت می کند این نشان دهنده اهمیت و جایگاه والای پرستاری در درمان بیماران است. اینکه پرستاری باید با پزشکی متفاوت باشد در اصل چنین است ور کشور ما این مساله مسبوق بالسابقه است. به طور کلی پرستاری و پیراپزشکی بیش از نیمی از کادر درمان و بهداشت سیستم درمانی کشور ما را تشکیل داده و قطعا بدون آنها و در صورت نارضایتی و بی انگیزه بودن این قشر از خانواده درمان وزارت بهداشت فلج خواهد بود. سود نبردن پرستاران از نظام تعرفه ها، حقوق و مزایای بسیار پایین، نبودن فضای استخدامی و شرکتی بودن، ساعات سخت و لود کاری بالا، نبود امکانات در حد قابل قبول، همه ی این موارد در روحیه پرستاران بعنوان کسی که مستقیما در یک شیفت کاری کامل با روند درمانی و مراقبتی بیمار روبرو است می تواند به ضرر سیستم سلامت باشد که البته مقصر اصلی پرستاران نیستند. قاعدتا همه چیز از برنامه ریزی ها و افکار اشتباه در مورد پرستاری آب می خورد. دانشجوی پرستاری هیچ تفاوتی با دانشجوی پزشکی ندارد و نخواهد داشت. همانگونه که بیشترین امکانات در اختیار تام دانشجویان پزشکیست، دانشجویان پرستاری حق دارند از تمام اولویت های رفاهی و امکانات موجود آموزشی در بیمارستانهای آموزشی و درمانی برخوردار باشند. دانشجویان پزشکی و پرستاری هر دو دانشجو بوده و نباید تفاوتی میان آنها قائل شد. دانشجوی پزشکی در ارتباط با تشخیص و درمان بیمارا تحصیل کرده و دانشجوی پرستاری نیز در ارتباط با تشخیص های پرستاری و مراقبت مستقیم بیمار می باشد. پرستاری امروز ایران نیاز به تغییرات اساسی دارد. نیاز به یک بازبینی پایه ای دارد. بدون پرستار سیستم درمانی لنگ خواهد بود.
محمد سعید میرزایی

دانشجوی کارشناسی ارشد داخلی جراحی

منبع خانه ی پرستار

...

جامعه ی پرستاری و نظام پرستاری اجازه نخواهد داد طرح های غیر کارشناسی موجب تضعیف جایگاه پرستاری در کشور شود.

دبیرکل خانه پرستار معتقد است که ماجرای تربیت پرستار بیمارستانی به سفارش سهامداران بیمارستان های خصوصی شکل گرفته است.

محمد شریفی مقدم در گفتگو با خبرنگار مهر، اظهارداشت: کمبود نیروی پرستاری موضوعی است که طی 30 سال گذشته ایجاد شده و طبیعتا مولفه های زیادی در آن دخیل بوده اند که باید علل را بررسی کرد.

وی با بیان این مطلب که مسئولان در حالی به دنبال افزایش فارغ التحصیلان پرستاری هستند که کشورهای حوزه خلیج فارس، ترکیه، کانادا و آمریکا، بدون کوچکترین هزینه بهترین و کارآمدترین پرستاران ما را جذب کار می کنند، گفت: متاسفانه به رغم هزینه های سنگین تربیت فارغ التحصیلان پرستاری، اما تعداد زیادی از آنها در سایر مشاغل کار می کنند.

شریفی مقدم با اعلام اینکه بیش از 60 هزار «کمک بهیار» بیکار داریم، ادامه داد: 30هزار نفر آنان توسط سازمان نظام پرستاری و بیش از 30نفر دیگر توسط انجمن پرستاری تربیت شده و آماده کار هستند.

دبیرکل خانه پرستار ادامه داد: دوستان در حالی موضوع کمبود نیروی پرستاری را مطرح می کنند و در صدد جایگزینی «کمک پرستار» هستند که دلایل مهاجرت، تغییر شغل و خانه نشینی پرستاران باید بررسی و برطرف شود.

شریفی مقدم با تاکید بر اینکه راهکار تامین نیروی پرستاری می بایست توسط صاحبان فرایند تربیت پرستار اندیشیده شود، تصریح کرد: بی توجهی وزارت بهداشت در ادوار مختلف به مسائل و مشکلات پرستاری، باعث شده که امروز در این نقطه قرار بگیریم.

وی، حاصل بی توجهی مسئولان وزارت بهداشت نسبت به حل مشکلات پرستاری را ناشی از تفکرات گروهی اندک و قلیل که سهام داران بخش خصوصی هستند، دانست و گفت: این افراد در جایگاه های مهمی از جمله سازمان نظام پزشکی هم نفوذ کرده و در جایگاه های مهم ریشه دوانده اند.

شریفی مقدم معتقد است که موضوع تربیت پرستار بیمارستانی به سفارش همین سهامداران بخش خصوصی بوده است.

دبیرکل خانه پرستار در استناد به ادعای خود، گفت: چرا در جلسه مهمی که اخیرا پیرامون مسائل پرستاری برگزار شد، از سازمان صنفی نظام پرستاری کسی دعوت نمی شود ولی از نماینده سهامداران بیمارستان های خصوصی حضور دارد و تریبون هم می گیرد.

وی با انتقاد از اینکه سهامداران بخش خصوصی به دنبال نیروی ارزان و مطیع پرستاری هستند، افزود: مهمترین علت کمبود کادر پرستاری، نظام استثمارگونه حاکم بر وزارت بهداشت است که حتی از نظرات یک صاحب نظر حوزه پرستاری در تصمیم گیری های مربوط به پرستاران استفاده نمی کنند.

شریفی مقدم با تاکید بر اینکه جامعه پرستاری و سازمان نظام پرستاری اجازه نخواهد داد چنین روش های غیرکارشناسی و غیرعلمی موجب تضعیف جایگاه پرستاری در کشور شود، تصریح کرد: ما از مجلس، دولت و دستگاه های نظارتی می خواهیم مانع از شکل گیری نگاه طبقاتی و سرمایه داری در نظام سلامت شوند.

منبع خانه ی پرستار


خانم پرستار بدقول میشود

امروز رفتیم خونه ی مامان بزرگم.

همین که رسیدم دختر داییم پرسید خریدی؟

-وااااااای ببخشید اصلا یادم نبود...

(آخه هفته ی پیش دفترچه های منو دید گفت برای منم بخر. منم بهش قول دادم هفته ی بعد-یعنی همین امروز- براش خریده باشم...اما اصلا یادم نبوووود... چه قدر ذوق داشت برای دفترچه هایی که قرار بود براش بخرم...)

-

-واقعا معذرت میخوام ... اصلا یادم نشد... هفته ی بعد حتما حتما میخرم.

-من الان میخوام

-آخه امروز جمعه است...

-من همین الان میخوام.

-

خلاصه کلی خجالت کشیدم جلوی بچه... بهش قول داده بودم... اما اصلا یادم نشد...

اصلا روم نمیشد تو صورتش نگاه کنم. همین فردا میرم میخرم که هفته ی بعد دوباره انقدر خجالت نکشم....

آخه من خودم از بدقولی خیلی بدم میاد(همه بدشون میاد) و امروز خودم یه بدقول شدم!

خدایا دلم برات تنگ شده

نمیدونم چه جوری باید بگم...

امشب از اون شب هاییه که دلم میخواد با صدای بلند گریه کنم. اما... نمیشه... خیلی وقته با خدا خلوت نکردم. پیشش گریه نکردم... آرزو هامو دونه دونه از اول براش نگفتم... آره خب اون میدونه من چی میخوام... اما حرف زدن باهاش حال آدمو کلی خوب میکنه.فقط اونه که اسمش کافیه تا حال دل آشفته ی منو خوب کنه.

بعضی وقتا واقعا دلم میخواد انقدر خجالت بکشم تا بمیرم! آخه اون با وجود همه ی گناه هایی که کردم... بازم منو دوست داره... مراقب منه... منتظر منه... اون هیچ نیازی به من نداره. اما منو دوست داره! اون منو فقط و فقط به خاطر خودم دوست داره. بعضی وقتا فکر میکنم حسی که بین خدا و بنده اش وجود داره یه چیزی فراتر از عشقه.. یه چیزی که هیچ کلمه ای نمیتونه اونو توصیف کنه. یه حس خیلی قشنگ ... یه حس عجیب شایدم ناشناخته برای من...  دلم برای خدا تنگ شده... دلم برای همون حس عجیب قشنگ ناشناخته تنگ شده...

راهنمایی کنید لطفا

یه مدت بود که داشتم فکر میکردم من الان چی ام.

دانش آموز که نیستم. هنوزم که دانشجو نشدم.(البته یکی از دوستان میگفت ما الان دانشجو محسوب میشیم.)

پرستار هم که مسلما نشدم. ( البته من پررو تر از این حرفام. از الان خودمو خانم پرستار می نامم!)

خلاصه نمیدونم الان چی ام.فهمیدید به منم بگید.

با تشکر

خانم پرستار